آخرین وضعیت تهاتر نفت و گاز با عراق | توافق دریافت ۱۰۰ هزار بشکه نفت از عراق
تاریخ انتشار: ۷ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۳۳۹۰۳۲
به گزارش همشهری آنلاین، سید حمید حسینی در خصوص تهاتر نفت و گاز با عراق، اظهار کرد: جریان قرارداد گازی و نفتی ایران با عراق مشخص است، مجموع صادرات گاز و برق ایران به عراق روزانه ۱۰ تا ۱۵ میلیون دلار برآورد میشود.
به گفته وی آمریکا برای صادرات به عراق معافیت میدهد و بعضا ادعا میکند که هم معافیت داده و هم اجازه پرداخت پول ایران را صادر کرده اما در عمل مکانیزمی که طراحی شده به نحوی است که امکان دریافت مطالبات به راحتی امکان پذیر نیست و معمولا مقداری از پول ما در عراق باقی میماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رئیس هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی ایران افزود: طبق گفتههای وزیر خارجه عراق، ۱۸ میلیارد دلار و طبق اعلام بانک مرکزی ایران ۱۱ میلیارد دلار پول ایران در عراق در حسابهای بانکی خودمان مانده و امکان انتقال فراهم نشده است.
حسینی با بیان اینکه با کاهش صادرات گاز و برق ایران و باتوجه به گرمای شدید عراق فضایی در این کشور ایجاد شد و دولتش تحت فشار قرار گرفت که چارهای بیندیشد، گفت: برای اولین بار عراقیها ایران را مقصر ندانستند و اعلام کردند مقصر آمریکا است که اجازه انتقال نمیدهد.
وی ادامه داد: عراقی ها آمریکاییها را تحت فشار قرار دادند و پیشنهاد شد برای اینکه در آینده مجدد این مساله تکرار نشود با نفت و نفت کوره تهاتر صورت گیرد، در گذشته نیز این پیشنهاد داده شده بود اما عراقیها از این پیشنهاد استقبال نکردند.
رئیس هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی ایران با بیان اینکه این بار از این پیشنهاد استقبال و توافقنامهای بین ایران و عراق امضا شد، اظهار کرد: آمریکاییها نیز اعلام کردند که ۱۲۰ روز به عراق فرصت میدهیم که طلب برق ایران را به بانکهای غیر عراقی مثل عمان، قطر، ترکیه و کشورهایی که مورد نظر ایران است منتقل کنند.
حسینی اظهار کرد: آمریکاییها گمان میکردند که با این اقدام عراقیها از موضوع تهاتر که خلاف نظر آمریکاییها بود منصرف میشوند اما این اتفاق نیفتاد و آمریکاییها عکس العمل نشان دادند و ۱۴ بانک عراقی را به بهانه همکاری ارزی با ایران تحریم کردند، از آن طرف دولت عراق موافقتنامهای که با ایران داشت را قانونی کرد و قرار است از ابتدای آگوست آغاز شود.
به گفته وی، بر اساس آن مقرر شد روزانه ۳۰ هزار بشکه نفت فوق سنگین و حدود ۷۰ هزار بشکه نیز نفت کوره دریافت کنیم، در مجموع روزانه ۱۰۰ هزار بشکه دریافت خواهیم کرد که میتواند بخشی از طلب روزانه را پوشش دهد.
رئیس هیات مدیره اتحادیه صادرکنندگان فرآوردههای نفت، گاز و پتروشیمی ایران با تاکید بر اینکه باتوجه با مشکلاتی که در روابط ما با آمریکا و روابط بانکی عراق وجود دارد این راهحل میتواند کمک کند و همچنین در آینده نیز افزایش یابد، تصریح کرد: قطعا میتوانیم باتوجه به مبلغی که روزانه برای تهاتر طلب داریم در مذاکرات بعدی حجم دریافت نفتخام و یا سوخت کوره را افزایش دهیم.
به گفته حسینی، با توجه به برخی بیثباتیها در عراق و شرایط نامناسب بانکی این کشور هرچه بتوانیم منابع پولی را از این سیستم خارج و از طرق دیگر با عراقیها توافق کنیم موفقتر هستیم و به نفع ما خواهد بود.
کد خبر 776580 منبع: ایسنا برچسبها نفت خبر مهم تهاتر گاز ایران و عراقمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: نفت خبر مهم تهاتر گاز ایران و عراق آمریکایی ها هزار بشکه عراقی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۳۳۹۰۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مثلث آمریکایی چه هدفی را در تقابل با فعالیتهای هستهای ایران دنبال میکنند؟ / نقشه راه گروسی در تهران پس از عملیات وعده صادق
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است.
سرویس سیاست مشرق- رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی طی هفتههای اخیر مصاحبههای هدفمندی را در تقابل با ماهیت و کارکرد فعالیتهای هستهای جمهوری اسلامی ایران صورت داده که بر خلاف آنچه برخی تصور میکنند، منبعث از نظرات کارشناسی و حقوقی آژانس نیست!
کاخ سفید، اتحادیه اروپا و آژانس بین المللی انرژی اتمی با توجه به نزدیک شدن به سال ۲۰۲۵ میلادی (زمان تعیین شده در خصوص فعالسازی بند غروب آفتاب) میان دو گزینه «دفرمه سازی برجام» یا «خروج رسمی برجام» مردد ماندهاند.
از سوی دیگر، جایگزینی برجام با توافقی جدید نیز مستلزم چینش دوباره میز مذاکرات و آماده سازی پیش شرطها و لوازمی است که واشنگتن و تروییکای اروپایی قابلیت آن را (حداقل در برهه کنونی) ندارند.
از این رو باید در ماورای مواضع شورای حکام و مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی، اهداف کلان، میان مدت و خرد غرب را از پمپاژ ادعاهای اخیر علیه ایران مدنظر قرار داد. پیش فرض قطعی ما در این روند، همپوشانی مطلق گروسی با سیاستگذاران غربی مذاکرات هستهای است.
گزارههای ادعایی گروسی
در اینجا به برخی گزارههای ادعایی مطرح شده از سوی رافائل گروسی مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی که طی ماهها و هفتههای اخیر به کرات مورد تاکید قرار گرفته، متمرکز میشویم:
۱- ایران از زمان شکست مذاکرات هستهای به طور چشمگیری به ساخت بمب هستهای نزدیکتر شده است.
۲- هیچ کشوری که هنوز بمب اتمی ندارد، اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنیسازی نمیکند. ایران بیش از آنچه برای ساخت بمب هستهای نیاز دارد، اورانیوم غنی شده تولید کرده است.
۳- غنی سازی ۹۰ درصدی برای ساختن بمب اتمی لازم است، اما غنی سازی ۶۰ درصدی تقریباً با غنی سازی ۹۰ درصدی یکسان است!
۴- برجام دیگر کار نمیکند. باید در نظر داشته باشیم که هم اکنون در سال ۲۰۱۵ میلادی (زمان انعقاد برجام) قرار نداریم و در نتیجه، این توافق نیاز به جایگزینی با توافق دیگری دارد.
۵- جمهوری اسلامی در حال افزایش توان هستهای خود است و با وجود این که آژانس بینالمللی انرژی اتمی بهطور فعال در حال بازرسی است، اما این بازرسیها کافی نیست.
تحلیل محتوای سخنان گروسی
در تحلیل محتوای سخنان گروسی، باید به صورت همزمان نسبت به متن و فرامتن آنها توجه داشت. در ابعاد متنی، ما با ادعاهای غیرحقوقی و مکرری مواجه هستیم که از سوی مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی مطرح میشود.
در این خصوص نکاتی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
نخست اینکه با توجه به خروج یکجانبه آمریکا از توافق هستهای و بی تعهدی مطلق اتحادیه اروپا در تأمین تهدات مالی مندرج در متن برجام، ایران کاهش گام به گام تعهدات خود را در دستور کار قرار داده و بخش اعظمی از این تعهدات، معطوف به مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی از کشورمان میباشد.
به عبارت بهتر، خروج ایران از این تعهدات معلول بدعهدی مطلق طرف مقابل و واکنشی کاملاً منطقی و حقوقی نسبت به این موضوع محسوب میشود. از این رو کاهش تعهدات برجامی ایران، مصداق «واکنش حقوقی» بوده نه «کنش اولیه» با این حال گروسی در گزارشات و مواضع خود تلاش میکند بدون ذکر مقدمهای که منتج به اقدام ایران شده، نهاد متبوعش را در مقام مطالبه گر و ایران را در مقام محکوم جلوه دهد! این همان بازی نخ نمایی است که آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای حکام بر اساس روال معمول خود در تقابل با کشورمان دنبال میکنند.
نکته دوم اینکه گروسی در مواردی که موضوع بازرسیهای هستهای از ایران مطرح میشود، آژانس بین المللی انرژی اتمی را یک بازیگر مستقل، حقوقی و غیر تأثیرپذیر از توافقات برجام قلمداد میکند. به عبارت بهتر، گروسی در صدد القای این گزاره به افکار عمومی دنیاست که فارغ از تعهداتی که در توافق هستهای سال ۲۰۱۵ و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد وجود دارد، ایران ملزم به تبعیت از الگوهای بازرسی آژانس (در هر دو بعد پادمانی و فراپادمانی) میباشد.
نکته سوم اینکه در جریان دو سفر رافائل گروسی به ایران، میان مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی و رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان تفاهمی در راستی همکاری طرفین بر سر حل و فصل پرونده مکانهای ادعایی صورت گرفت. مطالبه آشکار جمهوری اسلامی ایران، «مختومه نمودن پرونده مکانهای ادعایی» از سوی اژانس بین المللی انرژی اتمی بوده و حدود و ثغور مطالبات کاملاً شفاف و حقوقی خود را در این خصوص مطرح نموده است.
با این حال گروسی و مقامات آمریکایی-اروپایی نشان دادهاند که قصد دارند با مفتوح نگاه داشتن این پروندهها، زمینه بازرسیهای اصلی و فرعی (بازرسیهای نامحدود زمانی-مکانی) را در ایران در زمان حال و آینده ایجاد کنند. گروسی تاکنون چندین بار در خصوص روال مذاکرات برجام اظهار نظر کرده و معتقد است این توافق عملاً کارآیی لازم را ندارد. مدیر کل آژانس بین المللی انرژی اتمی به لحاظ فرامتنی، در پازلی بازی میکند که طراحان اصلی آن در واشنگتن و اتحادیه اروپا به سر میبرند!
بر این اساس، گروسی سه هدف فرامتنی مهم را در قبال توافق برجام و مذاکرات هستهای با جمهوری اسلامی ایران دنبال میکند. این موارد عبارتند از:
الف) بازگشت یکجانبه ایران به تعهدات مندرج در توافق هستهای، بدون آنکه عملاً تحریمهای جمهوری اسلامی ایران برداشته شود.
ب) زمینه سازی برای بسط نظام بازرسیهای آژانس بین المللی انرژی اتمی علیه ایران که با هدف نفوذ امنیتی غرب به اماکن حساس در کشورمان صورت میگیرد.
ج) رفع اتهام از آمریکا در قبال خروج یکجانبه از توافق هستهای و ایجاد حاشیه امن برای تروییکای اروپایی در خصوص صدور بیانیههای سیاسی و غیر حقوقی علیه ایران.
د) جلوگیری از استناد حقوقی و عملیاتی ایران به بند غروب آفتاب در قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد.
و) جلوگیری از انعقاد توافق «تضمین محور» با ایران با هدف ممانعت از بهره مندی ایران از مزایای رفع تحریمها
بازی شفاف اما پیچیده!
بازی گروسی در تقابل با کشورمان کاملاً شفاف و در عین حال پیچیده است! این سادگی، معطوف به شناخت ماهیت این بازی و هم افزایی سه ضلع آن (واشنگتن، بروکسل و وین) علیه منافع کشورمان است. به عبارت بهتر، شناسایی گروسی به مثابه یک شخصیت مستقل در این معادله، خطایی محض محسوب میشود. او وظیفه دارد در برهه کنونی، ایده همیشگی مقامات کاخ سفید (بازگشت یکجانبه ایران به برجام در عین عدم رفع واقعی تحریمها) را عملیاتی سازد.
این در حالیست که گروسی اصلیترین وظیفه خود را در این خصوص به صورت عامدانه فراموش کرده است: این مسئولیت، حل موانع فنی توافق هستهای میان ایران و اعضای ۱+۴ است.
حدود و ثغور مطالبات و خطوط_قرمز تعیین شده از سوی کشورمان در مذاکرات وین بر سر مسائل اختلافی از جمله «حل و فصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریمهای بازدارنده در مسیر اجرایی شدن برجام» از ابتدا مشخص بوده و در حال حاضر نیز جمهوری_اسلامی ایران ذرهای نسبت به آنها عدول نکرده است.
در چنین شرایطی بخش اعظم عملیات روانی غرب در مرحله پایانی مذاکرات، ناظر بر دفرمه شدن هندسه مذاکرات یا لغو خطوط قرمز تعیین شده از سوی کشورمان صورت میگیرد. ضمن آنکه در روند مذاکرات احیای برجام نیز آژانس نه تنها به عنوان یک کاتالیزور و عامل تسریع کننده عمل نکرد، بلکه با طرح پروندههای ادعایی به نیابت از رژیم اشغالگر قدس و تاکید غیر حقوقی بر مفتوح نگاه داشتن آنها (حتی در صورت احیای برجام)، عملاً به مانعی در مسیر مذاکرات سالهای ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ در وین و دوحه تبدیل شد.
در چنین شرایطی اصرار گروسی برای سفر به ایران و ابراز نگرانی وی از ماهیت فعالیتهای هستهای کشورمان را باید در یک پارادایم کاملاً سیاسی -تبلیغاتی مورد توجه و تحلیل قرار داد. بدیهی است که تمرکز جمهوری اسلامی ایران، اعم از دستگاه دیپلماسی کشور و سازمان انرژی اتمی بر روی خطوط قرمز ما در همکاریها با آژانس و احیای توافق هستهای (وفق قانون راهبردی مصوب مجلس شورای اسلامی)، تنها راه جلوگیری از تکمیل صحنه پردازی مثلث مذکور (آمریکا-آژانس-اروپا) علیه کشورمان میباشد.
گروسی در بحبوحه جنگ غزه، از یک سو مسئولیت ارسال پالسهای بحرانی در قبال فعالیتهای هستهای ایران را بر عهده دارد تا جایی که حتی غنی سازی ۶۰ درصدی و ۹۰ درصدی را به عنوان یک مقام ارشد آژانس همسان و دارای آثار عملیاتی همگون تلقی میکند!
تقلیل سطح غنی سازی رسمی در ایران از ۶۰ درصد به ۲۰ درصد، یکی دیگر ازاهداف گروسی میباشد، به گونهای که ایران بدون آنکه گامی از طرف مقابل برداشته شود، تن به چنین مطالبهای دهد.
با این حال تجربه سالهای گذشته و اخیر نشان میدهد نه تنها جمهوری اسلامی ایران نباید تسلیم مطالبات فراپادمانی آژانس بین المللی انرژی اتمی (خصوصاً در دوران حضور گروسی در این نهاد ظاهراً بین المللی) شود، بلکه باید برداشته شدن هر گونه گام جدیدی در همکاری با این سازمان را متغیری وابسته به رفع تحریمهای ضد ایرانی (آن هم به صورت تضمین محور) قلمداد کند.